مشکل کودکان کار در ایران

حاصل بی سوادی و بی توجهی خانواده، طرد اجتماعی و محرومیت آنها از بسیاری حقوق مدنی و آموزشهاست.
نیاموختن مهارتهای زندگی، موجب میشود کودکان کار از عهده حل سادهترین مسائل پیرامون خود بر نیایند و با کوچکترین اتفاقات، درگیر خشونتهایی شوند که اغلب به ضرب و جرح و حتی قتل منجر میشود.
نیافتن فرصت کودکی، بزرگترین ظلم و غمانگیزترین اتفاقی است که برای کودکان کار رخ میدهد. کودکانی که بازیشان، پشت چراغ قرمز، دویدن میان خودروها و
اطراف کورههاست.حضور در محیطهای ناسالم و انجام کارهای آسیبزا، مشکلاتی برای سلامت کودکان کار به همراه دارد که متاسفانه هزینه درمان و فرهنگ پیگیری آن را ندارند .
رایج ترین مشکل کودکان کار چیست؟
سوء تغذیه به عنوان رایجترین مشکل بچه کار، جدیترین عامل مخرب رشد ذهنی و جسمی اوست.
آرتروز، دیسک کمر و اختلالات رشد، آسیبهایی است که از همان کودکی گریبانگیر کودکانی میشود که بارکشی میکنند. عفونتهای ریوی و مشکلات پوستی نیز خیلی زود به سراغ کودکان زبالهگرد میآید.
گذر از دوره کودکی و نوجوانی و ورود به دنیای بزرگسالی، سرآغاز دور جدیدی از مشکلات این کودکان است؛ آنها که هیچ آموزشی برای کسب درآمد، مدیریت زندگی و حضور اجتماعی ندیدهاند، با انبوهی از مشکلات جدید روبرو خواهند بود.
مطالعات جرمشناسی نشان میدهد اغلبِ مجرمان و بزهکاران، کودکی پرآسیبی را پشت سر گذاشتهاند.
در واقع میتوان گفت:
حمایتهای مادی، برای تأمین خوراک و پوشاک این کودکان، لازم است اما هرگز کافی نیست.
آموزشِ درست، مهمترین نیاز کودکان کار ، برای رهایی از آسیبهای بیشماری است که در محیط رشد آنها وجود دارد.
برای مشاهده مقاله “تاثیر شیوع ویروس کرونا بر تحصیل کودکان کار” اینجا را کلیک کنید!
آموزشی، نه محدود به آموزشهای مرسوم و معمول مدارس عادی، که مجموعهای از مهارتهای فردی و اجتماعی با عنوان آموزش بهتر زندگی کردن و ایجاد محیطی آموزنده و سرشار از شور و نشاط مورد نیاز و مطلوب خواهد بود.
ساختار و فرایندهای مدارس مرسوم، توان پاسخگویی به نیازهای این کودکان را ندارد. جذب، نگهداشت و توانمندسازی کودکان کار در این مدارس، غیر قابل انجام است.
پدیده کودکان کار هرروز ابعاد پیچیدهتری پیدا میکند و حضور هر روزه آنان در خیابان، ضرورت سیاستگذاری درست در این زمینه را به امری اجتناب ناپذیر بدل کرده است. بیش از ۳۰ سال از تصویب پیمان نامه حقوق کودک میگذرد و سالیان زیادی از کنفرانسهای عمومی سازمان بینالمللی کار گذشته است که کار کودک را ممنوع اعلام کردهاند و خواهان پایان دادن به بهره کشی از کودکان کار و اقدامهای ملی کشورها در این زمینه شدهاند.
سازمان ملل و سازمان بین المللی کار با طرح برنامههایی خواهان لغو کار کودک و ریشه کنی فقر در جهان تا سال ۲۰۲۵ شدهاند. زمانی که برنامه اعلام شد دستاندرکاران این برنامه فکر میکردند سالهای زیادی در پیش است و میتوان با اجرای برنامههای دراز مدت و کوتاه مدت به این مهم دست یافت. در سالهای گذشته با اتکاء به کمکهای مالی بینالمللی و کوشش فعالان مدنی در جهت اجرای برنامههای مبارزه با فقر و برنامههای آموزشی جمعیت کودکان کار تا سال ۲۰۱۶ کاهش چشمگیری یافت اما از سال ۲۰۱۶ این رشد با کندی قابل توجهی روبرو شده است.
چرا کودکان را برای کار انتخاب میکنند؟
کار کودکان ارزان است. کودکان از نظر جسمی و ذهنی مطیع هستند. کودکان کار اتحادیه ندارند و نمیتوانند به دادگاهی شکایت برند. نبود یک اراده سیاسی در جهان برای پایان دادن به کار کودکان یکی از مهمترین دلایل ادامه حضور کودکان در بازار کار است.

در ایران نیز با وجود قوانین متعدد و امضای پیمان نامه حقوق کودک، مقاوله نامه ۱۸۲ مبنی بر محو بدترین اشکال کار کودک و وجود قوانینی چون قانون اساسی (اصل۳۰)، قانون کار(مواد۸۰، ۸۱، ۸۳)، قانون مجازات اسلامی(ماده ۹۳۱)، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، کودکان زیادی برای تامین مایحتاج زندگی مجبور به کار هستند، این قوانین نتوانسته است بستر مناسبی برای حمایت از آنان فراهم کند. در برنامه ششم توسعه، دولت متعهد شد که ۲۵درصد از جمعیت کودکان کار را کاهش دهد. برای اولین بار نام کودکان کار در برنامه توسعه کشوری برده شد ولی در اینجا هم هیچ آماری از تعداد کودکان کار ارائه نشد که بتوان در پایان برنامه ششم ارزیابی روشنی از این برنامه ارائه داد. اقدامات انجام شده بیش از هر چیز بر عملیات قهر آمیز حذف فیزیکی کودکان از سطح خیابانها متمرکز شد. این اقدامات کودکان را به کارهای خطرناکتر و دشوارتر مثل زباله گردی و غیره سوق داد و تاثیر چندانی در بهبود شرایط کودکان کار نداشت. برخی مداخلههای دولتی از جمله دادن یارانه، اجازه تحصیل به کودکان افغانستانی در مدارس ایران (که هم اکنون برای کلاس اولیها با مشکلات جدی مواجه شده است)، طرح کودک و خانواده سازمان بهزیستی و فعالیتهای سازمانهای غیردولتی تا حدودی در بهبود شرایط زندگی کودکان کار موثر بوده است.

قوانین کار کودک در ایران چیست؟
براساس ماده ۷۹ قانون کار به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است و همچنین براساس ماده ۸۰ قانون مذکور، کارگری که سنش بین ۱۵ تا ۱۸ سال تمام باشد، «کارگر نوجوان» نامیده میشود و در بدو استخدام باید توسط سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایشهای پزشکی قرار گیرد. براساس اعلام مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان ۱۴ هزار زبالهگرد در تهران وجود دارد که ۴۷۰۰ نفر از این افراد یعنی معادل یک سوم آنها کودک هستند.
موضوع کودکان کار و خیابان به فقر بستگی دارد. همچنین به این موضوع بستگی دارد که بازار کار چقدر تمایل به استفاده از این کودکان دارد؟ زیرا کار کودک بازار ارزانی است و حتی اگر کودک به اندازه فرد بزرگسال کار کند، حقوق او به اندازه فرد بزرگسال نیست. همچنین به این بستگی دارد که چقدر سیاستهای مهاجرتی ما درست است و اجازه میدهیم که کودکی از کشور دیگری به عنوان کودک وارد کشور ما شود و به کار گرفته شود.
سازمان بهزیستی چه فعالیتی در خصوص کودکان کار انجام میدهد؟
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه سازمان بهزیستی در این زمینه طی چندین سال گذشته، ۳۷ مرکز شبانهروزی برای نگهداری کودکان داشته که سالانه ۶۰۰۰ کودک کار در خیابان در این مراکز مورد پذیرش قرار میگرفتند، اظهار کرد: در آن زمان بررسیها نشان داد که حدود ۹۵ درصد از این کودکان با خانواده خود زندگی میکنند.
وی با بیان اینکه طبق اعلام وزارت کار و اشتغال حدود هفت میلیون شغل غیررسمی در کشور داریم، گفت: ۷ میلیون شغل غیررسمی یعنی افرادی که هیچ بیمهای ندارند و زمانی که بحران کرونا وارد میشود این افراد بیشتر آسیب میبینند، زیرا نه بیمه بیکاری به آنها تعلق میگیرد و نه وابسته به سازمانی هستند که کمکهای معیشتی و رفاهی دریافت کنند؛
وضعیت کودکان کار افغانستانی و کودکان کار ایرانی

در میان کودکان ایرانی بیش از ۹۵ درصد دارای سرپرست هستند و در کودکان افغانستانی حدود ۸۵-۹۰ درصد با خانواده و یا یکی از اقوام زندگی میکنند. مسعودی فرید با اشاره به وضعیت کودکان زبالهگرد و با بیان اینکه سازمان بینالمللی کار اصطلاح و بحثی را چند سال گذشته به نام «بردهداری نوین» مطرح کرده گفت: ما خود نیز معتقد بودیم اینکه کودکان را ،به ویژه کودکانی که در حوزه زبالهگردی کار میکنند، در گروه های ۴۰-۵۰ نفره نگهداری کنند، چیزی جزء بردهداری نیست. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه عمدتا کودکان زبالهگرد سرپرست ندارند، کشورهایی مانند هند، آمریکای جنوبی و یا آمریکای مرکزی، کودکانی که در زاغهها و وضعیت بسیار نامطلوبی زندگی میکنند زیاد هست.
وی درخصوص تعداد کودکان زباله گرد در ایران نیز با اشاره به اینکه برآورد قطعی در این زمینه نداریم، یادآور شد: دو مطالعهای که انجمن حمایت از حقوق کودکان انجام داده نشان داده است که در تهران حدود ۴۰۰۰ کودک زبالهگرد وجود دارد. برآورد شهرداری در شهر تهران نیز همین تعداد است، اما روی کودکان زبالهگرد. شیوعشناسی کاملی انجام نشده که بخواهیم تعداد آنها را اعلام کنیم. دسته دوم کودکانی هستند که در کارگاهها کار میکنند و دسته سوم؛ کودکان زبالهگرد هستند که هر کدام از آنها محوریت خاص هم دارند.
مشکلات کودکان کار و بررسی خودکشی رضا کودک کار دعوت شده در ماه عسل:
معمولا آخرین راهی که به ذهن فرد مضطرب ، افسرده و نا امید برای تخلیه افکار آسیب خطور میکند خودکشی است.
مشاهدات واحد روانشناسی مدرسه کودکان کار صبح رویش نشان میدهد افکار خود آسیب رسان که میتواند مقدمه رفتار خود آسیب رسان باشد در بسیاری از کودکان کار و آسیب مشهود است.
کنترل این موارد نیازمند پروسه درمان ، مداخله منظم و دقیق وارتباط با خانواده بچه های کار است.
از این رو در موارد احتمال خودکشی کودک کار تمامی اعضای مدرسه از جمله واحد مددکاری و آموزشی بلافاصله اقدام های لازم را پیگیری میکنند.
آیا کودک کار سلامت اجتماعی دارد؟
رفتار های نامناسب با کودک کار
اخم ما، بی توجهی ما و یا یک دلسوزی نامتعارف نسبت به کودک کار میتواند مقدمه اتفاقات سهمگینی مثل خودکشی باشد.
همه ما در قبال کودکان کار مسئولیم!
هر عضوی از جامعه به نوعی مانند خانواده میتواند خودش را در مقابل بروز این پدیده مسئول بداند. بدانیم که ریشه کار کودک فقر است و برای ارتقای کیفیت زندگی اعضای آسیب باید جامعه آستین بالا بزند.
در مورد داستان رضا کودک کار دعوت شده در برنامه ماه عسل که جمله فرصت نکردم به آرزوهام فکر کنم او بسیار معروف شده بود باید گفت که متاسفانه رضا های زیادی در بین کودکان کار وجود دارد که با توجه ویژه به معضل بچه های کار امیدواریم آخرین خبر خودکشی کودک کار را شنیده باشیم.
برای مشاهده مقاله “کودک کار وسلامت روان” اینجا را کلیک کنید!
درآمد کودکان کار
در مورد موضوع درآمد و اوضاع زندگی کودکان کار گمانه زنی های بسیاری وجود دارد.
خوب است بدانیم تا به حال هیچ پژوهش علمی و گزارش روشنی از این موضوع ارائه نشده است.
آنچه در بین بچه های کار ، از آسیب محل و نوع زندگی و اوضاع نابسامان خانواده هایشان دیده میشود به ما نشان میدهد ، این کودکان شرایط مناسب برای تامین حداقل های زندگی را ندارند.
بدانیم که کودکان کار تحت هر شرایطی به دلیل مسائل اجتماعی و اقتصادی و مشکلات زندگیشان مجبور به کارکردن هستند.
حتی درآمد بالا نمیتواند نقشی در آینده و کیفیت زندگی آن ها داشته باشد.
مشکلات هویتی و به تبع آن موانع تحصیلی ، مشکلات درمانی ، حقوق اجتماعی و فرهنگی و عدم وجود بستر مناسب برای سرمایه گذاری مالی از مهمترین عواملی است کهمانع رشد کیفیت زندگی این کودکان میشود.
سرپرست کودکان کار چه کسانی هستند؟
برخلاف تصور عموم، که بیشتر کودکان کار و خیابان را فاقد خانواده و سرپناه و زیر نظر افرادی خاص میدانند،طبق بررسیهای آماری و میدانی،
خانوادههایی که درگیر آسیبهای گوناگون اجتماعی، همچون حاشیهنشینی، فقر، بیکاری، مشکلات حاد معیشتی، اعتیاد، خشونت و تجاوز هستند.
خانوادههایی که عمدتا ناآگاه و ناتوان در انجام مسئولیتهای سنگین پدری و مادری هستند.
خانوادههایی با فرهنگهایی بیمار که گاه، دختران را در کودکی، مجبور به ازدواج با افرادی فاقد هرگونه صلاحیت میکند.
این قربانیانِ کودکهمسری، جدا از تحمل تلخیها و مشکلات بیشمار، هیچ مهارتی برای ایفای نقش همسری و مادری ندارند.
میراث خانوادههایی با جایگاه و شأن اجتماعی پایین و فاقد عزت نفس و احترام، که اغلب با تحقیر و توهین مواجه بودهاند، اغلب، انحراف و انزوا یا خشونت و طغیان خواهد بود. کودکان رشدیافته در چنین فضایی، در آینده، برداشتههایشان را با جامعه تقسیم خواهند کرد.
اما عددی میان 500 هزار تا 1 میلیون و 700 هزار نفر، برای تعداد کودکان کار ایرانی تخمین زده شده است.
محل کار بچههای کار کجاست؟
محل کار این کودکان، لزوماً در خیابان نیست،
آنها در باربریها، خیاطیها، آجرپزیها، خانهها، کار های زیر زمینی و مواردی از این دست، هم مجبور به کارند.
آمارکودکان کار
بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱ میلادی، ۲۵۹.۶۴ میلیون کودک در گروه سنی پنج تا ۱۴ سال بوده اند که ۱۰.۱ میلیون نفر آنان کودک کار بوده اند.
کشورهای در حال توسعه مانند هند بیشترین سهم را در معضل کودکان کار داشته اند.
No comments:
Post a Comment